معلم چند پایه

۱۵۰ مطلب توسط «جمال شمسی» ثبت شده است

روز برفی !

دیشب اینجا بارون خوبی اومد ، 
  
اما صبح که به مدرسه رسیدیم دیدم اونجا برف اومده ،

من و کلاس اولی هام خیلی خوش شانس بودیم ، 

چون امروز نشانه "ف" را تدریس کردم ، 

درس جدید فارسی ،عنوانش روز برفی بود ،

در واقع روز ما هم در مدرسه برفی بود !

و این کار منو خیلی راحتتر کرد و دانش آموزان هم سریع یاد گرفتند .

امیدوارم همیشه از این شانسها داشته باشم .  

خیلی خوشحالم که در روستا درس میدم !

دیدن تصاویر زیبای این طبیعت زیبا ، قبل از رفتن به سر کلاس ،  

نیروی و انگیزه بیشتری به من در کلاس درس میده .


۰ نظر
جمال شمسی

متنی زیبا از خانم مریم جنتی (روانشناس )

اگر بچه‌ای تکلیف نمی‌نویسد، گیر ندهید، خودش می‌داند و معلمش. اگر بچه‌ای از خوابِ نازِ  صبح بیدار نمی‌شود، خودش می‌داند و ناظمش. اگر درس نخواند، خودش می‌داند و کارنامه‌اش. به پدر و مادرش مربوط نیست. به پدر و مادرش این مربوط است که با هم در خانه دعوا نکنند، تفریحات خارج از سن و سال بچه ایجاد نکنند، وسط هفته تا دیروقت مهمانی نباشند، بچه‌شان را کتابفروشی و موزه و پارک ببرند، در خانه میوه داشته باشند، با بچه‌شان بازی کنند، شب‌ها موقع شام همه دور سفره‌ی غذا گفتگو کنند، با پوست میوه شکل‌های عجیب و غریب درست کنند، هر از گاهی با معلم‌ِ بچه دیدار کنند، به بچه یاد دهند توی اتاقش گلدان داشته باشد و هر روز از آن مراقبت کند، برایش اسباب‌بازی‌هایی بخرند که دستِ بچه ورزیده شود، خودشان هم – بلا نسبت!– یک وقت‌هایی کتاب بخوانند. با بچه شوخی کنند. هی نگویند: «پول نداریم.»، سر بچه منت نگذارند که برایت فلان و بهمان کرده‌ایم، حواسشان باشد دوست‌های خوب دور و بر بچه باشد...همین !

۰ نظر
جمال شمسی

یادی از گذشته !

سلام   

این چند عکس را مدتی بود ، داشتم . یادآورِ خاطراتی زیبا برایم بودند. گفتم برای شما هم بد نباشد ، اندکی به آن دوران برگردید .





۱ نظر
جمال شمسی

با خشونت هرگز !

«بچه ها لال شوید» ،
 بی ادب ها ساکت
 سخت آشفته و غمگین بودم ،
 به خودم می گفتم « بچه ها تنبل و بد اخلاقند » دست کم می گیرند درس و مشق خود را
 باید امروز یکی را بزنم ، اخم کنم ، و نخندم اصلا تا بترسند از من و حسابی ببرند .
 خط کشی آوردم ، در هوا چرخاندم ، چشم ها در پی چوب تنبیه هر طرف می غلطید
 « مشق ها را بگذارید جلو ، زود معطل نکنید »    
 اولی کامل بود ، خوب ، دومی بد خط بود ، بر سرش داد زدم ،
 سومی می لرزید ، خوب گیر آوردم صید در دام افتاد و به چنگ آمد زود
 دفتر مشق «حسن »گم شده بود این طرف ، آن طرف نیمکتش را می گشت تو کجایی بچه ؟
 بله آقا اینجا ، همچنان می لرزید «پاک تنبل شده ای بچه ی بد »
 «به خدا دفتر من گم شده آقا همه شاهد هستند» ما نوشتیم آقا
 باز کن دستت را ، خط کشم بالا رفت ، خواستم بر کف دستش بزنم ، او تقلا می کرد ،
چوب پایین آمد ناله ی سختی کرد چون نگاهش کردم ، گوشه ی صورت او قرمز بود ،
 هق هقی کرد و سپس ساکت شد ،
همچنان می گریید مثل شمعی آرام ، بی خروش و ناله
 ناگهان «حمدالله» در کنارم خم شد زیر یک میز ، کنار دیوار ، دفتری پیدا کرد گفت آقا اینهاش ،
دفتر مشق حسن چون نگاهش کردم خوش خط و عالی بود غرق در شرم و خجالت گشتم
 جای آن چوب ستم بر دلم آتش زد
 سرخی گونه ی او به کبودی گروید
 صبح فردا دیدم که حسن با پدرش ، با یکی مرد دگر سوی من می آیند ،
خجل و شرم زده ، دل نگران منتظر ماندم من تا که حرفی بزنند ،
شکوه ای یا گله ای یا که دعوا شاید ،
سخت در اندیشه ی آنها بودم پدرش بعد سلام، گفت :«لطفی بکنید، وحسن را بسپاریدبه ما»
 گفتمش چی شده آقا رحمان ؟
 گفت : « این خنگ خدا وقتی از مدرسه برمی گشته به زمین افتاده بچه ی سر به هوا ،
یا که دعوا کرده قصه ای ساخته است ، زیر ابرو و کنار چشمش متورم شده !
 درد سختی دارد ، می بریمش دکتر با اجازه آقا
 چشمم افتاد به چشم کودک غرق اندوه و تاثر گشتم من شرمنده معلم بودم
 لیک این کودک خرد و کوچک این چنین درس بزرگی می داد بی کتاب و دفتر
 من چه کوچک بودم او چه اندازه بزرگ به پدر نیز نگفت آنچه من از سر خشم بر سرش آوردم
 عیب کار از خود من بود و نمی دانستم من از آنروز « معلم » شده ام
 بعد از آن هم دیگر در کلاس درسم نه کسی بد اخلاق نه یکی تنبل بود همه ساکت بودند ،
تا حدود امکان درس هم می خواندند  
 او به من یاد آورد این کلام از مولا (ع) که به هنگام خشم «نه به فکرم تصمیم » «نه به لب دستوری » «نکنم تنبیهی » 
 یا چرا اصلاً من عصبانی باشم ؟ با محبت شاید گرهی بگشاییم با خشونت هرگز ! 

 وحید امینایی



۰ نظر
جمال شمسی

حکایت چوپان و مار

ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻮﺗﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﺗﺶ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺟﯿﻦ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﮐﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﻣﺎﺭ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺟﯿﻦ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﮔﺮﺩﻧﺖ ﺑﺰﻧﻢ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻟﺒﺖ ؟ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺁﯾﺎ ﺳﺰﺍﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ؟ ﻣﺎﺭ ﮔﻔﺖ : ﺳﺰﺍﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺪﯼ ﺍﺳﺖ …ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺳﻮﺍﻝ ﺑﮑﻨﻨﺪ،ﺑﻪ ﺭﻭﺑﺎﻫﯽ ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ.ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺗﺎ ﺻﻮﺭﺕ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺭﺍ ﻧﺒﯿﻨﻢ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺣﮑﻢ ﮐﻨﻢ،برگشتند ﻭ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﺭﻭﻥ ﺑﻮﺗﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﺗﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻨﺪ،ﻣﺎﺭ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻤﺪﺍﺩ ﺑﺮﺁﻣﺪ ﻭ ﺭﻭﺑﺎﻩ ﮔﻔﺖ:ﺑﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﺭﺳﻢ ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺮﺍﻓﮑﻨﺪﻩ ﻧﺸﻮﺩ.  

 "ﮐﻠﯿﻠﻪ ﻭ ﺩﻣﻨﻪ"


۰ نظر
جمال شمسی

املای برفی !

بعد از یه روز تعطیل برفی و سرد ،   امروز هوا خوب بود . Sun
از فرصت استفاده کردم و کلاس اولی ها را بیرون بردم .
و با هم روی برف ، نوشتن املای کلمات را تمرین کردیم .
حسابی ذوق زده شده بودند .  
بین آنها صمیمیت خاصی بوجود آمده بود، 
از شیطنتها ی همیشگی  خبری نبود .
در کل املای متفاوتی برای اونا بود .
از یک سو با برف بود و از سوی دیگر،
 از بچه ها خواستم که ایندفعه خودشون هر چه میخوان بنویسند .    
به دلیل اینکه سرما نخورن ، نخواستم زیاد طول بکشه ،
 اما در پایان همه شاد و خوشحال به کلاس برگشتند.



۰ نظر
جمال شمسی

یادش بخیر

-لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵   وجود داشت
 توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت !  
-در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !
 -همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می افته !  
-یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!
 افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود !
 -من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فکر میکردم که اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !
-وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم  گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم !
-تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ماعقب تر باشن !
- اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!
-تو مدرسه همیشه انشا اینطوری شروع میکردم: به نام خدا قلم بر دست میگیرم و انشای خود را با موضوع فلان شروع میکنم !
- وقتی معلم برای درس پرسیدن اسم بالایی یا پایینیمون رو میخوند،حس معجزه بهمون دست میداد!
 -خب شنبه صبحه، ناخوناتونو بیارین جلو ببینم کوتاشون کردین، به صف شین، دستا هم جلو….  
-خرداد که می شود گل محمدی رو پرپر می کردیم میریختبم کف دستمون فوتش می کردیم ببینیم چند تا تجدید میاریم.هرچی تعداد بیشتر….تجدیدی بیشتر!  


یادش بخیر

۰ نظر
جمال شمسی

آزمایش تخم مرغ و سرکه

این آزمایش را برای بچه ها در کلاس انجام دادم.  
تخم مرغ را به مدت دو روز داخل سرکه گذاشتم .
امروز آن را   بیرون آوردم ، با آب تمیزش کردم و آن را در معرض دید بچه ها قرار دادم .
پوسته تخم مرغ از کلسیم ساخته شده ، و سرکه هم دارای استیک اسید است.
وقتی تخم مرغ را در سرکه بگذاریم، استیک اسید پوسته ی تخم مرغ را حل کرده، و تخم مرغ حالت ژله مانند و با مزه و نرمی به خود می گیرد.
البته کمی بزرگتر هم میشود. همان طور که در شکل میبینید دانش آموزانم خیلی مشتاق بودند که به این تخم مرغ متفاوت دست بزنند .

۰ نظر
جمال شمسی

نرم افزار تمرین ضرب و ساعت

این دو نرم افزار برای همکارانی که در کلاس به دیتا دسترسی دارند ،  

میتونه مفید باشه . برای اجرای آن باید فلاش پلیر در سیستمتون نصب شده باشه . برای دانلود بر روی شکل کلیک کنید .


۰ نظر
جمال شمسی

چند نکته در خصوص تدریس و مدیریت کلاس

با سلام و خسته نباشید به سرمایه های مظلوم کشور  

 
 ۱-در تدریس هر درس عجله به خرج ندهیم یعنی با حوصله مطالب را به دانش آموز بفهمانیم .

 ۲-در کلیه ی دروس به ویژه ریاضیات تا هنگامی که مطلب برای دانش آموزان کاملا جا نیافتاده یعنی تا هنگامی که دانش آموزان به ذات و چگونگی آن موضوع پی نبرده اند از دادن فرمول و تکنیک های حل کردنی خود داری کنیم . مثلا در معرفی مساحت مستطیل از همان اول نگوییم طول ضرب در عرض بلکه آن طور موضوع را برایشان باز کنیم که خودشان به این فرمول برسند .
    
 ۳-  در خواندن کتاب قران در پایه های پایین حتما از شیوه ی بخش بخش خواندن استفاده کنند چون اگر در بخش بخش خواندن مسلط شوند در پایه های بالاتر به راحتی می توانند آیه ها ر ا بخوانند .

 ۴ – دانش آموزان خیلی علاقه به نقاشی کردن دارند در زنگ هنر از انواع شیوه ها استفاده شود . بسیاری از روش ها واقعا جذاب هستند و هنگامی که دانش آموزان مشغول انجام آن هستند شوق و ذوق فراوانی در آن ها می توان مشاهده کرد .

 ۵ – هنگام برگزاری نماز جماعت ، خودمان هم در کنار آن ها نماز بخوانیم تا آن ها با رغبت بیشتری به این امر بپردازند .

 ۶-کاری کنیم که هیچ دانش آموزی از کلمات توهین آمیز علیه دیگری استفاده نکند به خصوص در زنگ های استراحت . این کار شدنی است فقط پشتکار می خواهد .

 ۷-طور ی با دانش آموزان برخورد داشته باشیم که فکر کنند معلم به تمام آن ها توجه می کند و همه ی آن ها برای معلم اهمیت دارند .

 ۸-سعی شود آزمایش ها به وسیله ی دانش آموزان انجام شود .

 ۹-چند پایه ها از عقب ماندن نهراسند زیرا در َآینده جبران می گردد . هرچند که این کار بسیار سخت است .

 ۱۰- رفتار ما با والدین دانش آموزان ، برادرانه یا خواهرانه باشد و به انتظارات آن ها توجه داشته باشیم .

 ۱۱- در ارزشیابی های شفاهی به اندازه ی کافی به دانش آموزان فرصت داده شود .

 ۱۲ – همیشه اعتماد به نفس دانش آموزان را بالا نگه داریم هر چند که دانش آموزی در چند مورد ناکامی داشته باشد .

 ۱۳ – از نکات قوت هر دانش آموز استفاده های زیادی می توان کرد به ویژه در از بین بردن یک ناهنجاری یا یک ناکامی پس بهتر است نکات قوت تک تک دانش آموزان یادداشت کرده یا به ذهن داشته باشیم .

 ۱۴ – با توجیه والدین می شود قسمتی از کارها را با آن ها تقسیم کنیم و این کار برای دانش آموزان ضعیف الزامی است .

 ۱۵ – اگر مدیر یا مدیر آموزگار هستیم به هیچ عنوان نباید رفتار ما با همکاران حالت دستوری داشته باشد. همیشه معلمان خود را ارج نهیم بزرگ کنیم زیرا معلم سرمایه کشور است .

 ۱۶ – تکالیف خانه زیاد نباشد و تا ان جا که ممکن است تکالیف غیر کتابی را با توچه به نوع مشکلی که هر دانش آموز دارد داده شود .

 ۱۷ – اگر تلفن همراه از دانش آموزی گرفتیم به هیچ عنوان آن را باز نکیم یا نگاه نکنیم (به حریم شخصی دانش آموز احترام بگذاریم )بلکه برای بار اول به دانش آموز تذکر دهیم و اگر بار دوم بود به والدین تذگر دهیم و اگر برای بار سوم بود به اداره تحویل دهیم .

 ۱۸ – همیشه دانش آموزان را نسبت به میزان پیشرفت آن ها بسنجیم و پاداش دهیم نه با مقایسه ی دانش آموز دیگر .

 ۱۹- به بهداشت فردی و عمومی کلاس اهمیت دهیم و در انجام این عمل همیشه خودمان پیش قدم باشیم .

 ۲۰ –  مشکلات خانه یا اداره یا … در بیرون از مدرسه یا کلاس دفن کنیم .

 ۲۱ – از هر گونه تنبیه بدنی بپرهیزیم و از شیوه های موثر تر و مفید تر استفاده کنیم .

 ۲۲ – دانش آموزان خجالتی به گوشه ای از مدرسه برده و از او می خواهیم با صدای بلند دوستش که در گوشه ی دیگر است  صدا بزند .

 ۲۳ – قبل از تدریس ، در دانش آموزان علاقه و انگیزه به وجود بیاوریم .

 ۲۴- مسئولیت های مختلف در کلاس یا مدرسه به دانش آموزان بسپاریم و پس از مدتی آن ها را جابه جا کنیم.

 ۲۵ -بازخوردهای هدف دار بهترین انگیزه برای یادگیری یا تثبیت یادگیری هستند . بازخوردها را طوری مطرح کنیم که نقطه ی شروع برای یادگیری یک موضوع و یا تثبیت یادگیری و یا اصلاح یک موضوع برای دانش آموزان باشد .

 ۲۶ –  جریمه ها را کاملا هدفدار نماییم و از جریمه های بی هدف خودداری کنیم . 

 منبع : سایت دانشها
۰ نظر
جمال شمسی

راه مدرسه !

باران چند روز اخیر طبیعت زیبای اینجا را چند برابر زیباتر کرده بود .
  
دیروز در راه مدرسه و در کلاس درس چند عکس از این طبیعت زیبا گرفتم .

درس دادن در همچین طبیعت فوق العاده ای، روحیه و انگیزه منو چند برابر میکنه .

یکی از دلایلی که باعث شد برای سومین سال پیاپی این مدرسه را برای تدریس 

انتخاب کنم ، این طبیعت زیبا بود .



۰ نظر
جمال شمسی

تربیت کودک

در ایران پدرها و مادرها مقابل فرزندشون همدیگر را نوازش نمی کنند
  
و در آغوش نمی کشند و اینکار رو مقابل کودک زشت می دانند...

 اما هنگام مشاجره رعایت فرزند را نمی کنند و مقابل او با هم مشاجره می کنند.

 و فرزند چه بسا از داد و بیداد آنها به گریه می افتد. خوب کودکان از کجا مهرورزی بیاموزند؟

 نوازش و مهرورزی در رسانه ها ممنوع است. در مدرسه ممنوع است، در خانواده ممنوع است...

 پس ذهن کودک در ایران بیشتر از مهرورزی، خشونت را می آموزد...

جان لنون چه زیبا گفته: "در جهانی زندگی می‌کنیم که باید پنهانی عشق بازی کرد،

در حالی‌ که در روز روشن خشونت را تمرین می‌کنند!"

۰ نظر
جمال شمسی

اولین روزی که سر کلاس رفتم

به این چهره های معصوم نگاه کنید ،
  
یادش بخیر ،

اولین روزی که سر کلاس رفتم ،

شور و شوق زیادی داشتم آنروز.

البته کمی استرس هم داشتم ،

ولی آن روز را هیچ وقت فراموش نخواهم کرد .

چهره تک تک بچه ها هنوز توی ذهنم مونده !
 
روستای دور افتاده ی عربشاه از توابع شهرستان تکاب.


۰ نظر
جمال شمسی

دانش آموزان امسالم (پایه های اول ، سوم و پنجم )سالتحصیلی 94-93

۰ نظر
جمال شمسی

موضوع انشاء ( نامه ی یکی از شاگردانم)

۰ نظر
جمال شمسی